یکی دروپنجرهساز بوده، میره خواستگاری، از پدرش میپرسن آقا داماد چی کارست؟ پدره میاد کلاس بذاره، میگه داماد ویندوز نصب میکنه!
این جوک حالا دیگر واقعیت است، چون دولت تصمیم گرفته است که برخی مشاغل را شیکسازی کند تا جوانان رغبت داشته باشند آن شغل را انتخاب کنند. مثلا در جزییات طرح دولت برای شیکسازی مشاغل پیشنهاد شده است به جای راننده یا شوفر، از واژهی کاپیتان استفاده بشود! این کار البته خوبیهایی دارد، ولی سؤال اینجاست که اگر قرار باشد به شوفر و راننده بگوییم کاپیتان، بعد باید به کاپیتان چه بگوییم؟
اما من بهعنوان یک جوان و به نمایندگی از جوانان میهن عرض میکنم که اتفاقا ما زیاد با اسم شغل کاری نداریم و عار هم نداریم مثلا شوفری کنیم و شوفری شغل شرافتمندی است و اصلا اگر شوفری نباشد، چرخ مملکت نمیچرخد! مشکل با اسم مشاغل نیست؛ مشکل با حقوق مشاغل است. اصلا شما همین الآن به من ماهی یک میلیون تومان حقوق بدهید و من را استخدام کنید، اسم شغلم را هر چه دوست دارید، بگذارید! راضیام.
من خودم دوستی دارم شغلش کلهپزی است و از شغل و اسم شغلش راضی است و به اندازه چند دکتر و مهندس هم درآمد دارد. اگر توی خیابان صدایش کنی نادر کلهپز، برمیگردد جوابت را میدهد و دست هم تکان میدهد و بعد سوار بنز میشود و میرود.
حتا خیلیها هستند که شغلشان هیچ اسمی ندارد، ولی از آن شغل کلی پول درمیآورند. حتا برخی شغلشان معلوم هم نیست، ولی درآمدشان بالاست!
به نظر برای اینکه جوانان به سمت شغلهایی مثل لولهکشی بروند و از نام آن شغل هراس نداشته باشند، باید اول دربارهی مزایای مالی آن شغل مطمئن بشوند!
اما چند نام پیشنهادی و دهنپرکن برای برخی شغلها:
پستچی: نماینده وزارت ارتباطات در زمینه بستههای پیشنهادی!
لولهکش: آبرسان و تحلیلگر مسائل جاری!
تأسیساتی: استادکار همهفنحریف!
نانوا: مدیریت پخت و نظارت نان!
شاطر: شاتل!
آشپز: مهندس غذا!
بقال: مگامالدار!
سلمانی: کاترینگ!
جوشکار: وکیل پیوند آهن!
تایپیست: مهندس ایمپورت از کاغذ به هارد!
باقی بقایتان!