سیستم های مدیریت کیفیت

تهران پرس - گروه اجتماعی: بیش از 5 سال از تخت نشینی ناخواسته صبا گذشت؛ دیدن کودکی رو به رشد، اما نه به شادی، نه در مدرسه، نه در جمع دوستان، نه در پارک و سرگرم شادی، بلکه خوابیده بر تخت و با چشمانی باز.

صبایی که حالا خبر رسیده، پرونده رسیدگی به عاملان تخت نشینی اش بدون محاکمه بسته شده و هیچ متخصصی حاضر نیست سر بالینش حاضر شود و به سوگند پزشکی خود عمل کرده تا دخترک را از رنج بیشتر نجات دهد.

والدین صبا دست به دامان ما شدند تا صدایشان را به جایی برسانیم، صدای اعتراضشان، حرفایی که در گلویشان مانده، گریه ها و بغض هایی که فروخورده اند، را بازگو کنیم.

امروز پس ازگذشت این همه سال، صبا باید چون باد در کوچه می دوید، نهال پدر و مادرش را به بار می نشاند، اما حالا، تنها نگاه می کند به بسته شدن بی دلیل پرونده قضایی اش، به ید و بیضای بیمارستانی که او را به این روز انداخته، نگاه می کند به سوگندهای بی عمل پزشکان و به آب شدن هر روزه خانواده خود؛ صبا هر روز فقط نظاره گر است!

صبای 12 ساله، قد می کشد اما چراغ امید خانواده فروزنده، رو به خاموشی است؛ والدین صبا از هر راهی که اقدام کرده اند، درهای پیش رویشان را بسته دیدند.

صبا 6 سال است که شاد نیست و خانواده اش نیز 6 سال است که حرف می زنند، دلیل و شاهد می آورند اما هیچ کس صدایشان را نمی شنود و در نهایت متهم می شوند به دروغ پردازی!

خانواده صبا در 6 بهمن ماه سال 86 متوجه شدند که صبا تومور مغزی دارد؛ اولین عمل جراحی برای کار گذاشتن شانت مغزی بر روی او انجام شد. پس از آن نیز برای برداشتن توموری که روی مخچه اش بود 5 روز بعد تحت عمل جراحی قرار گرفت اما شانس با صبا یار نبود، شانت بد کار می کرد، ناگزیر رنج دو عمل جراحی دیگر برای رفع مشکل شانت را نیز بر شانه های دخترانه کوچکش متحمل شد.

۳3 جلسه رادیوتراپی و ۲ جلسه شیمی درمانی انجام شد. در این مرحله پزشکان از روند درمان و نتایج پاک بودن نمونه مغز استخوان و جلوگیری از رشد باقی مانده تومور به وسیله رادیو تراپی راضی بودند اما باز هم روزگار، صبا را با رنج و درد هم آغوش کرد.

صبا بار دیگر در خردادماه سال 87 به علت مشکل شانت به بیمارستان اعزام شد اما به دلیل 2 روز تعطیلات، پزشک متخصص مربوطه در بیمارستان نبود و این شد که کار صبا به دست رزیدنت های بخش مغز و اعصاب افتاد.

سرانجام رزیدنت ها تشخیص دادند که مشکل از شانت است در نتیجه صبا را حدوداً ۷ بار دیگر روانه اتاق عمل کردند اما  باز هم جراحی ها جواب نداد.

این اتاق عمل رفتن ها باعث شد تا صبا به مننژیت و عوارض دیگر مبتلا شود.

اوایل تیرماه سال 87 بود که پزشک صبا از سفر برگشت و اعلام کرد برای فرزند وی شانت va وریدی تهیه شود. پس از تهیه شانت va وریدی عمل جراحی صبا به سرعت توسط وی انجام شد؛ .نتیجه خوب بود و مشکل برطرف شد.

با این حال چون صبا در حین یکی از عمل های جراحی آسپیره شده بود وی را تراکستومی (ایجاد راه تنفسی به غیر از مجرای عادی) کردند و به آی سی یو انتقال دادند؛ تمام رفلکس های صبا در این روزها کاملاً رضایت بخش بود اما متاسفانه در 20تیرماه 87 بنا به دلایلی که تاکنون مجهول مانده، صبا دچار ایست قلبی شد.

در ادامه باز هم بی توجهی غیر موجه عوامل آی سی یو گریبانگیر صبا شد و لطمات بی شماری به وی وارد شد و صبا کاملاً ایست قلبی کرد.

با این حال تیم پزشکی بدون توجه به زمان از دست رفته و با توجه به تحلیل‌رفتگی یاخته مغزی مشهود در اسکن مغزی بعد از تیرماه 1387، به او ۵ بار شوک قلبی می دهند که قلب صبا دوباره شروع به کار می کند اما به کما می رود.

بعد از انجام ۱۸ بار عمل از ابتدای بیماری تا آن روز شوم و آن اتفاق از وی قطع امید کردند اما پدر و مادر صبا وی را به منزل می آورند و مشغول نگهداری می شوند؛ حالا صبا در زندگی نباتی به سر می برد.

پدر صبا برای ادامه درمان مجبور شد یکی از کلیه های خود را در سال 1389 بفروشد تا بتواند هزینه های درمان را تامین کند.

خانواده صبا برای روشن شدن حقیقت مشکلاتی که برای آنها اتفاق افتاده، شکایتی تنظیم و به دادگستری ارائه کرده اند اما تاکنون پاسخ درست وقانع کننده ای به آنها داده نشده است.

این روزها 10 ماهی است که شانت صبا از سرش بیرون آمده اما کسی برای درمانش اقدام نمی کند حتی با وجودی که به پزشک مربوطه مراجعه کردند، در جواب به آنها گفته که دست به این کودک نمی زند و برای درمان به همان بیمارستان و رزیدنت ها مراجعه کنند!

این بود دردنامه خانواده فروزنده و آنها منتظر روزی هستند که کسی یار این خانواده شود و رنج و غم 6 ساله را از دوش آنان بردارد.

گفتنی است تمام اسناد، مدارك، نام‌ گروه پزشكي و پرستاري، بخش و زمان انجام جراحي‌هاي مختلف نزد تهران پرس محفوظ است.