بنا نبود اینگونه شود که از فرط آلودگی هوا نتوانیم حتی به هم سر بزنیم بدون اینکه چشمانمان بسوزد و تو به جای اشک شوق ، اشک آلودگی از دیدگان قشنگت بچکد
بنا نبود اینقدر پارازیت رو مخمان بریزند که روزها خسته ایم…شب ها کلافه ایم…
بنا نبود برای دیدن یک کلیپ ساده که ده ها میلیون نفر در دنیا بدون هیچ دغدغه ای در دنیا می بینند و می خندند ، به ده ها فیلتر شکن دست بیآویزیم و عمر عزیزمان میخ شود پشت این مونیتور که ذره ذره تصاویر بیاییند و ما هم بتوانیم کمی بخندیم …
نعرههای خشونت درگوش شهر
بنا نبود سر هر کوچه و برزنی به دلایل پیش و پا افتاده ، ما مردم با هم گلاویز شویم در حالی که می شد نهایتاً صدایی بلند کرد نه اینکه جامه درید و تن مردمان بیگناه را لرزاند۱
بنا نبود عشق ها اینقدر آبکی و فیس بوکی و کفتری (TWEETER) بشود که هیچ کس تکلیف معلوم نباشد !
بنا نبود پسران مان برای مورد توجه قرار گرفتن زیرابرو بردارند و دخترانمان برای استقلال اینقدر کار کنند که جانشان در ۳۰ سالگی خسته و تنشان فرسوده شود
به چشمانش که نگاه می کنم خستگی ۵۰ ساله در مردمکش موج می زند و از هیچش راضی نیست…
با ابن حال ؛
من دیده ام دراین وانفسا مردانی را که هنوز بلدند با یه سنگک و پنیر و خیار و گوجه ، زیر یه درخت با خانواده شان بنشینند و از ته دل قهقهه بزنند
من دیده ام بچه های خندان شوشتر و اهواز و علی کله دزفول و بناب و …را که بدون ترس از آینده ، عاشقانه مولکول های زندگی را به هوا عطرافشانی می کنند
من دیده ام فرشته ای دم گوش دخترکی دانشجو زمزمه کرد : و من یتوکل علی الله فهو حسبه کسی که به خدا توکل می کند ، خدا برایش بس است
هرجا که هستی حاضری ازدور برما ناظری
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0