عموی آب ها
مشاوره،اجراء و نظارت -----ISSR,SSQR,ISO9001,IATF16949
عموی آب ها
تاریخ : چهار شنبه 22 آبان 1392
نویسنده : RmZiRn

دستت را بردار و پشتوانه دریاها کن تا بر موج‏ ها بیاشوبند و شجاعتت را به پیشانی صخره ‏ها بکوبند.

 

دستت را بردار و پشتوانه مردانی کن که شجاعت را از ظهر دستان تو به ارث برده‏ اند...

آه، عموی آب‏ های دنیا!

دهان خشکت را بر لبان اقیانوس ‏ها بگذار، تا سیرابشان کنی از آن‏چه نتوانستی به سه ساله‏ هایی چشم به راه، بنوشانی. آب‏ ها زمانی طراوت گرفتند که تو یک مشت آب را از آستانه لبانت پائین آورده، بر زمین ریختی. بعد از این، هرکه مشتی آب بر می‏دارد، بوی دستان تو سیرابش می ‏کند.

که می‏دانست این‏چنین سر به صخره کوبیدن آب‏ ها، زمزمه عاشقانه‏ هایی است که یک روز تو در گوش موج‏ها نجوا کردی. دریاها نمی‏ توانند ببینند تو در مقابل نیلوفرانت، شرمنده قطره‏ ها باشی که در چشم ‏هایشان عمو عمو می‏کند. می‏دانم دست‏ هایت توان نداشتند، وگرنه خارها را دانه دانه از پای گل‏ هایت در می ‏آوردی.
چشم‏ هایت هنوز آرزو دارند که فرش راهی شوند که نازدانه ‏هایت پا برهنه از آن می‏ گذرند.
زانو نزن، بگذار تا جان در رگ ‏هایت جاری است، ایستاده باشی؛ قامتت، ستونی است امید حسین را؛ ستونی است استوار.

زانو نزن تا دشمنان، هلهله زانو زدنت را به گور ببرند. آه، دوباره صدای توست که در بیابان‏ های نینوا پیچیده است و هنوز بوی عشق می‏دهد.

«قسمت این بود که با عشق تو پرواز کنم
و خدا خواست که بی دست و سر آغاز کنم»

سربلندی، از شانه‏ های تو وام می ‏گیرد.
لبخند نازنین! دستی که از شانه ‏های تو افتاده، سال ‏هاست در هیأت قلمی به پا خاسته که افتادنش را هزاران یزید، به گور برده ‏اند.
به راستی علمت را بر کدامین قله به اهتزاز درآوردی که بعد از سال‏ها، هنوز تمام کوه‏های عالم به این بیرق همیشه سرخ، سوگند می‏خورند؟

  منبع : سبطین


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
مطالب مرتبط با این پست

آخرین مطالب

/
بسم الله الرحمن الرحیم، وَإِن يَكَادُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَيُزْلِقُونَكَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّكْرَ وَيَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ وَمَا هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِّلْعَالَمِينَ ♥♥♥♥♥ اللّهـُمَّ صَـلِّ عَلے مُحَـمَّد ﷺ وَ آلِـ مُحَـمَّد ﷺ وَ عَجِّـلْ فـَرَجَـهُم ♥♥♥♥♥ به نام خدایی که ماهی کوچک قرمز را محتاج دریای بی کران آبی کرد... ♥♥♥♥♥ رَّبِّ أَدْخِلْنِي مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِي مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَل لِّي مِن لَّدُنكَ سُلْطَانًا نَّصِيرًا (80/اسراء) پروردگارا ! مرا در هر کاری به درستی وارد کن و به درستی خارج ساز واز جانب خود برایم حجتی یاری بخش پدید آور ! ♥♥♥♥♥ اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَ في كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَ حافِظاً وَ قائِداً و َناصِراً وَ دَليلاً وَ عَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً ♥♥♥♥♥ اللّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَ لاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأَرْضِ مَن ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَ لاَ یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَ الأَرْضَ وَ لاَ یَؤُودُهُ حِفْظُهُمَا وَ هُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ *(۲۵۵)* لاَ إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ قَد تَّبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَ یُؤْمِن بِاللّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَیَ لاَ انفِصَامَ لَهَا وَاللّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ *(۲۵۶)* اللّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُواْ یُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَی النُّوُرِ وَالَّذِینَ کَفَرُواْ أَوْلِیَآؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَی الظُّلُمَاتِ أُوْلَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ *(۲۵۷)*..... صدق الله العّلی العّظیم ♥♥♥♥♥ اللَّهُمَّ صَلِّ علی ، علی بْنِ موسي الرِّضَا مرتضي الامام التَّقِيَّ النَّقِيَّ وَ حُجَّتِكَ علی مِنْ فَوْقِ الارض وَ مَنْ تَحْتِ الثري الصِّدِّيقُ الشَّهِيدُ صلاه كَثِيرُهُ تامه زاكيه متواصله متواتره مترادفه كَأَفْضَلِ ماصليت عَلَيَّ أَحَدُ مِنْ اوليائک... پرودگارا، ‌ بر علي بن موسي الرضاي برگزيده ،‌ درود و رحمت فرست . آن پيشواي پارسا و منزه و حجت تو بر هر كه روي زمين و زير خاك است. بر آن صديق شهيد درود و رحمت فراوان فرست، ‌درودي كامل و بالنده و از پي هم و پياپي و پي در پي، ‌همچون برترين و درود و رحمتي كه بر هريك از اوليائت فرستادي. ♥♥♥♥♥ خیالت راحت ! من همان منم ؛ هنوز هم در این شب های بی خواب و بی خاطره، میان این کوچه های تاریک پرسه می زنم اما به هیچ ستاره ی دیگری سلام نخواهم کرد.. ♥♥♥♥♥ سکوتم را نکن باور..... من آن آرامش سنگین پیش از مرگ توفانم..... من آن خرمن ..... من آن انبار باروتم...... که با آواز یک کبریت آتش می شوم یکسر.... ♥♥♥♥♥ 09141050409