بدرود "7" محبوب و دوست داشتنی آبی‌ه
مشاوره،اجراء و نظارت -----ISSR,SSQR,ISO9001,IATF16949
بدرود "7" محبوب و دوست داشتنی آبی‌ه
تاریخ : سه شنبه 7 آبان 1392
نویسنده : RmZiRn

امروز فرهاد مجیدی آخرین روز حضورش در مستطیل سبز را سپری کرد؛ مهاجمی که از نسل طلایی دهه 70 فوتبال ایران بود و با حضوری مداوم در سطح اول فوتبال ایران به محبوبترین بازیکن سال‌های اخیر فوتبال ایران تبدیل شد.

 

 

 

تیم بهمن با حضور مجیدی

 

مجیدی کارش را در فوتبال از تیم جوانان کشاورز آغاز کرد و سپس به بهمن تهران رفت. حضور دو ساله او در بهمن، منجر به حضورش در استقلال تهران در سال 76 شد. فصل نخست حضور مجیدی در استقلال باعث کسب یک عنوان نایب قهرمانی آسیا، نایب قهرمانی جام حذفی و نایب قهرمانی لیگ برتر فوتبال ایران شد. از همانجا بود که رابطه صمیمانه او و ناصر حجازی شکل گرفت و مجیدی هیچگاه علاقه‌اش نسبت به حجازی را کتمان نکرد.

 

او در فصل بعدی رقابت‌ها و در حالی که تنها شش هفته از آغاز لیگ گذشته بود به دلیل محرومیت سنگینی که برایش به خاطر بازی جنجالی استقلال و فجرسپاسی وضع شده بود، در سن 22 سالگی به راپیدوین اتریش رفت.

 

 

حضور دو ساله مجیدی در راپیدوین اتریش با دو گل زده پایان یافت و او بار دیگر به استقلال پیوست. حضور مجدد او در استقلال ( فصل 79-80) چندان به طول نینجامید و بعد از ده بازی او راهی الوصل شد تا دوران طلایی فوتبالش را در آنجا ادامه دهد.

 

در امارات، مجیدی به یک گلزن قهار تبدیل شد و قابلیت‌های خودش را به خوبی نشان داد. او در پنج و نیم سالی که در این تیم بود 108 گل در مجموع این رقابت‌ها به ثمر رساند. این مهاجم ایرانی در آپریل 2003 بصورت قرضی راهی العین شد تا در رقابت‌های لیگ قهرمانان کنار این تیم حاضر باشد. مجیدی در نیمه نهایی رقابت‌های لیگ قهرمانان (2002-03) برابر دالیان گلزنی کرد تا تیمش به فینال رقابت‌های لیگ قهرمانان برسد و در آنجا العین موفق شد حریف تایلندی‌اش را ببرد و قهرمان لیگ قهرمانان آسیا شود. مجیدی تنها بازیکن ایرانی است که توانسته جام قهرمانی لیگ قهرمانان آسیا ( در فرمت جدید) را بالای سر ببرد.

 

 

مجیدی در لباس الوصل

بعد از قهرمانی العین در لیگ قهرمانان آسیا او بار دیگر به الوصل بازگشت اما در نیم فصل با قراردادی قرضی راهی الاهلی امارات شد. او در آنجا هم درخشش خوبی داشت و 6 گل در آن تیم به ثمر رساند و قهرمانی لیگ امارات را با این تیم هم تجربه کرد.

 

در سال 85 مجیدی راهی النصر شد و بعد از یک نیم فصل که با افت شدید او همراه بود، بار دیگر راهی الاهلی امارات شد. در پایان فصل، النصری‌ها ترجیح دادند تا قراردادش را فسخ کنند و مجیدی که می‌دید دیگر پیشنهاد خوبی در امارات ندارد، راهی استقلال شد.

 

 

مجیدی در النصر

 

حضور مجیدی در استقلال همزمان با حضور ناصر حجازی در کسوت سرمربی‌گری استقلال بود. او که به دلیل دیر صادر شدن ITC از هفته پنجم برای استقلال بازی کرد نتوانست کمک چندانی به حجازی کند و گریه‌های تلخ مجیدی در آغوش ناصر حجازی بعد از بازی استقلال – پیکان که منجر به دو هفته سکونشینی حجازی و در نهایت سرمربی شدن فیروز کریمی شد، هرگز از یادها نمی‌رود.

 

مجیدی در تیم کریمی چندان مورد حمایت نبود و طعم تلخ کلمه "جریمه میلیونی" فیروز کریمی برای فرهاد مجیدی یادآور روزهای تلخ این مهاجم است. با اتمام فصل و بازگشت قلعه‌نویی به استقلال، او این تیم را در رقابت‌های جام حذفی همراهی کرد و از عناصر اصلی استقلال در رسیدن این تیم به فینال جام حذفی بود و در نهایت هم موفق به کسب این جام شد.

 

در فصل 87-88 مجیدی چندان مورد توجه قلعه‌نویی نبود و عموما به عنوان بازیکن ذخیره یا هافبک تهاجمی از سوی سرمربی استقلال به کار گرفته می‌شد و به همین دلیل گل‌های زیادی را برای آبی‌پوشان به ثمر نرساند. با این حال مجیدی بازیکن موثری در آن تیم محسوب می‌شد و در نهایت توانست با کسب عنوان قهرمانی رقابت‌های لیگ برتر را به پایان برساند.

 

 

مجیدی پس از شکست سه بر دو استقلال برابر پیکان در آغوش حجازی می‌گرید

 

با رفتن قلعه‌نویی از استقلال به دلیل اختلافات شدید با واعظ آشتیانی، صمد مرفاوی برای دومین بار سکان هدایت آبی‌ها را برعهده گرفت و مجیدی در آن فصل بار دیگر قابلیت‌های فنی‌اش را به خوبی نشان داد. او در شانزده بازی‌ای که در آن تیم کرد، 16 گل به ثمر رساند و نخستین گلش به پرسپولیس را هم در این فصل (88-89) به ثمر رساند. او در هر دو بازی رفت و برگشت به رقیب سنتی آبی‌ها گل زد.

 

در فصل 89-90 پرویز مظلومی سرمربی استقلال شد و مجیدی به نظر اکثر هواداران استقلال، در آن تیم بار دیگر احیا شد. او از عناصر اصلی مظلومی شد و در 14 بازی 16 گل به ثمر رساند. او در بازیسازی تیم مظلومی نقش به سزایی داشت و با این تیم نایب قهرمانی لیگ را بدست آورد. او در آن فصل در بازی رفت استقلال و پرسپولیس سومین گل پیاپیش را در داربی 69 به پرسپولیس به ثمر رساند؛ گلی که منجر به اخراج شیث رضایی برای مدتی از پرسپولیس و تبدیل به شعاری خاص برای هواداران آبی علیه رقیب سنتی‌شان شد.

 

در فصل 90-91 مجیدی که بار دیگر کار زیر نظر مظلومی را تجربه می‌کرد به گلزنی‌هایش ادامه داد و در یک نیم فصل که جمعا ده بار به میدان رفت، 9 گل به ثمر رساند. او در نیم فصل بنا به دلایلی که هنوز هم مشخص نشده استقلال را ترک و راهی الغرافه قطر شد. او مدعی بود که دلش برای فرزندش که در امارات بوده تنگ شده و با وجود اصرار شدید هواداران استقلال ترجیح داد از ایران برود و به این ترتیب برای یک نیم فصل راهی الغرافه قطر شد؛ انتقالی که با انتقاد شدید برخی از هواداران و پیشکسوتان استقلال هم همراه شد. آنها معتقد بودند که اگر واقعا بحث فرزند مجیدی درمیان بوده چرا راهی قطر شده و به امارات نرفته است. او در لیگ قطر سه گل و در لیگ قهرمانان آسیا چهار گل به ثمر رساند و در نهایت با پایان فصل قطر را به مقصد ایران ترک کرد.

 

مجیدی در راپیدوین

حضور او در ایران همزمان با بازگشت قلعه‌نویی به استقلال شد. در ابتدای فصل (91-92) قلعه نویی از پذیرش مجیدی امتناع کرد و با ادبیات خودش مجیدی را مورد حمله قرار داد. او در یک بازی که هواداران استقلال نام مجیدی را صدا کردند، آنها را به اهل کوفه تشبیه کرد و به شدت از آنها انتقاد کرد. با این حال مجیدی که به شدت به قلعه‌نویی تاخته بود و با نام مکتب حجازی حواشی‌ای را برای استقلال ایجاد کرده بود به یکباره در اواخر آذر ماه به استقلال پیوست. این درحالی بود که او در هفتم مهر ماه از فوتبال ملی خداحافظی کرده بود و با پیشنهادات زیادی از سایر تیم‌های لیگ برتری روبه رو بود. حضور مجدد او در استقلال واکنش‌های زیادی را از سوی دوست‌داران حجازی به همراه داشت اما با این حال هیچگاه او و قلعه‌نویی در صحبت‌هایشان به چگونگی بازگشتش به استقلال صحبتی نکردند و البته نادیده نباید گرفت که قلعه‌نویی چندبار از مدیریتش درباره آمدن مجیدی به استقلال سخن گفته است.

 

مجیدی در آن فصل عموما به عنوان بازیکن ذخیره به میدان می‌رفت و در نهایت سه گل هم برای این تیم به ثمر رساند. او در نهایت عنوان قهرمانی لیگ را با استقلال کسب کرد و آماده بود تا با این تیم قهرمانی لیگ قهرمانان آسیا را هم جشن بگیرد که این رویا در مرحله نیمه نهایی لیگ قهرمانان و با شکست برابر اف‌سی سئول از بین رفت.

 

 

دیدار تیم‌های فوتبال نفت و استقلال، آخرین گل مجیدی

 

مجیدی که تا پایان فصل 92-93 با استقلال قرارداد داشت حالا از آبی‌ها خداحافظی کرده و می‌خواهد در کلاس‌های مربیگری فوتبال شرکت کند. او که سال‌ها با شعار «آهای فرهاد مجیدی» در استادیوم مورد تشویق قرار می‌گرفت شاید چند سال بعد سکان هدایت آبی‌ها را برعهده بگیرد. فرهاد مجیدی که با وجود 38 سال سن از بسیاری از مهاجمان لیگ ایران بهتر بازی می‌کرد حالا کفش‌هایش را آویخته و باید دید استقلال برای جانشینی او چه فکری خواهد کرد.

 

این مهاجم کهنه‌کار آبی‌ها 45 بازی ملی در کارنامه دارد و ده گل هم به ثمر رسانده است. او نخستین بار توسط مایلی‌کهن به تیم ملی دعوت شد و در سال 75 برابر کویت به میدان رفت. مجیدی هیچگاه در تیم ملی نتوانست قابلیت‌هایش را نشان دهد و در سال 89 با انتشار یک نامه برای همیشه از تیم ملی خداحافظی کرد. او در نامه‌اش با ابراز نگرانی از تکرار تجربه نادیده گرفته شدن جوانان در تیم ملی گفت که نمی‌خواهد جوانان فوتبال ایران مثل خودش پشت خط دیگران بمانند و به آنچه استحقاقش را دارند نرسند.

 

به جرات مجیدی محبوب‌ترین بازیکن دو دهه اخیر استقلال بوده و افتخار دومین گلزن برتر تاریخ فوتبال استقلال رکورد اوست که به این زودی‌ها شکسته نمی‌شود. او بهترین گلزن ایرانی لیگ قهرمانان آسیاست و تنها ایرانی است که قهرمانی در لیگ قهرمانان آسیا را تجربه کرده است.

 

مجیدی در بازی الغرافه و پرسپولیس که در 29 فروردین 91 برگزار شد با نشان دادن عدد چهار به هواداران پرسپولیس سنتی را برای هواداران استقلال ایجاد کرد تا جواب عدد شش پرسپولیسی‌ها را در کری‌ خوانی بدهند؛ عملی که تا سال‌ها در یادها می‌ماند.

 

 

 
 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
مطالب مرتبط با این پست

آخرین مطالب

/
بسم الله الرحمن الرحیم، وَإِن يَكَادُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَيُزْلِقُونَكَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّكْرَ وَيَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ وَمَا هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِّلْعَالَمِينَ ♥♥♥♥♥ اللّهـُمَّ صَـلِّ عَلے مُحَـمَّد ﷺ وَ آلِـ مُحَـمَّد ﷺ وَ عَجِّـلْ فـَرَجَـهُم ♥♥♥♥♥ به نام خدایی که ماهی کوچک قرمز را محتاج دریای بی کران آبی کرد... ♥♥♥♥♥ رَّبِّ أَدْخِلْنِي مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِي مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَل لِّي مِن لَّدُنكَ سُلْطَانًا نَّصِيرًا (80/اسراء) پروردگارا ! مرا در هر کاری به درستی وارد کن و به درستی خارج ساز واز جانب خود برایم حجتی یاری بخش پدید آور ! ♥♥♥♥♥ اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَ في كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَ حافِظاً وَ قائِداً و َناصِراً وَ دَليلاً وَ عَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً ♥♥♥♥♥ اللّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَ لاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأَرْضِ مَن ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَ لاَ یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَ الأَرْضَ وَ لاَ یَؤُودُهُ حِفْظُهُمَا وَ هُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ *(۲۵۵)* لاَ إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ قَد تَّبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَ یُؤْمِن بِاللّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَیَ لاَ انفِصَامَ لَهَا وَاللّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ *(۲۵۶)* اللّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُواْ یُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَی النُّوُرِ وَالَّذِینَ کَفَرُواْ أَوْلِیَآؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَی الظُّلُمَاتِ أُوْلَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ *(۲۵۷)*..... صدق الله العّلی العّظیم ♥♥♥♥♥ اللَّهُمَّ صَلِّ علی ، علی بْنِ موسي الرِّضَا مرتضي الامام التَّقِيَّ النَّقِيَّ وَ حُجَّتِكَ علی مِنْ فَوْقِ الارض وَ مَنْ تَحْتِ الثري الصِّدِّيقُ الشَّهِيدُ صلاه كَثِيرُهُ تامه زاكيه متواصله متواتره مترادفه كَأَفْضَلِ ماصليت عَلَيَّ أَحَدُ مِنْ اوليائک... پرودگارا، ‌ بر علي بن موسي الرضاي برگزيده ،‌ درود و رحمت فرست . آن پيشواي پارسا و منزه و حجت تو بر هر كه روي زمين و زير خاك است. بر آن صديق شهيد درود و رحمت فراوان فرست، ‌درودي كامل و بالنده و از پي هم و پياپي و پي در پي، ‌همچون برترين و درود و رحمتي كه بر هريك از اوليائت فرستادي. ♥♥♥♥♥ خیالت راحت ! من همان منم ؛ هنوز هم در این شب های بی خواب و بی خاطره، میان این کوچه های تاریک پرسه می زنم اما به هیچ ستاره ی دیگری سلام نخواهم کرد.. ♥♥♥♥♥ سکوتم را نکن باور..... من آن آرامش سنگین پیش از مرگ توفانم..... من آن خرمن ..... من آن انبار باروتم...... که با آواز یک کبریت آتش می شوم یکسر.... ♥♥♥♥♥ 09141050409